صبرجمیل چیست؟
در تفسیر برهان از حسین بن سعید در کتاب تمحیص از جابر روایت کرده که گفت : از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) پرسیدم معنای صبر جمیل چیست ؟ فرمود : صبری است که در آن شکایت به احدی از مردم نباشد ، همانا ابراهیم (علیه السلام) یعقوب را برای حاجتی نزد راهبی از راهبان و عابدی از عباد فرستاد ، راهب وقتی او را دید خیال کرد خود ابراهیم است ، پرید و او را در آغوش گرفت ، و سپس گفت : مرحبا به خلیل الرحمان ، یعقوب گفت : من خلیل الرحمان نیستم بلکه یعقوب فرزند اسحاق فرزند ابراهیم ام .
راهب گفت : پس چرا اینقدر تو را پیر میبینم چه چیز تو را اینطور پیر کرده ؟ گفت : هم و اندوه و مرض
حضرت فرمود :هنوز یعقوب به دم در منزل راهب نرسیده بود که خداوند بسویش وحی فرستاد :
ای یعقوب ! شکایت مرا نزد بندگان من بردی ! یعقوب همانجا روی چهار چوبه در ، به سجده افتاد ، در حالی که میگفت پروردگارا ! دیگر این کار را تکرار نمیکنم ، خداوند هم وحی فرستاد که این بار تو را آمرزیدم ، بار دیگر تکرار مکن ، از آن به بعد هر چه ناملایمات دنیا به وی روی میآورد به احدی شکایت نمیکرد ، جز اینکه یک روز گفت : انما اشکو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون (آیه 86 سوره یوسف ).(من شرح درد واندوه خویش رافقط با خدا میگویم و از خداوند چیزی میدانم که شما نمیدانید).
و در الدر المنثور است که عبد الرزاق و ابن جریر ، از مسلم بن یسار و او بدون ذکر سند از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم) روایت کرده که فرمود : کسی که گرفتاری خود را به مردم بگوید و انتشار دهد از صابران نیست ، آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند : انما اشکو بثی و حزنی الی الله .