عباس،فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند.
عباس،فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند.
چکیده کتاب خوشه های رنج
با سلام حضور شما خواننده گرامی چکیده کتاب خوشه های رنج اثر خانم نسرین ثامنی ارائه میشود اگه بنظرتان جالب بود کتاب درکتابخانه موجوداست میتوانید آنرا از ما بخواهید.
خوشه های رنج داستان زندگی فردی به نام احسان است که در زندگی خود مرارت های فراوانی کشیده است.در کودکی پدرش او را برای ادامه تحصیل به خارج ازکشور می فرستد در آنجا با دختری خارجی ازدواج می کند وبه علت بچه دار نشدن احسان،همسرش از او جدا می شود.پس ازمدتی به ایران برمی گردد و در سفری به شمال مجذوب زیبایی دخترکولی 15ساله ای به نام پیمانه می شودکه سرایدار یکی از ویلاهای شمال سرپرستی او را به عهده گرفته است وازشدت علاقه به سرعت با او ازدواج می کند.احسان ازشدت علاقه به پیمانه منزل مسکونی وشرکت وتقریبا تمام اموال خود را به نام او می زند اما بر خلاف انتظارش پیمانه دارای انحراف اخلاقی بود و با افراد متعدد در ارتباط بود و هرچه احسان از کارهایش چشم پوشی می کردپیمانه از کارهای غیر اخلاقی خود دست برنمی داشت.از انجاکه همه دارایی احسان به نام پیمانه است احسان را از شرکت بیرون می اندازد و در نهایت از هم جدا می شوند.احسان که همه چیز حتی آبرویش را ازدست داده است از تهران به شهر کرمان رفته وبا شراکت پسرصاحب خانه تولیدی لباس کوچکی راه می اندازد و با خواهرش ستاره که همسرشهید ودارای دختری 4ساله است ازدواج می کند .روزی احسان برای خرید چرخ خیاطی وانعقاد قرارداد با یک تولیدی به تهران می آید در فرودگاه یکی از دوستان خود را که قبلا در شرکت بود به نام آقای تیرانداز ملاقات می کند آقای تیرانداز با اصرار او را به خانه خود می برد ودر آن چند روزه که احسان در تهران است از او درخانه خود پذیرایی می کند.بعد از اتمام کاراحسان ،هنگامی که می خواهد به شهر کرمان برگردد در فرودگاه احسان را دستگیر می کنند روز بعد ناباورانه متوجه می شود به اتهام قتل پیمانه همسر سابقش او را دستگیر نموده اند وتمام شواهد علیه او می باشد زیرا هنگام ورود او به تهران فردی پیمانه را در هتل به قتل رسانده وآن فرد هتل را به نام احسان توانا رزرو کرده بود. احسان که نمیتوانست بی گناهی خود را ثابت کند وتلاش ،دراثبات گفته هایش بی قایده بود در دادگاه از دست پلیس فرار می کند.بعد ازچندین سال که ازتعقیب وگریز خسته می شود خودش به دنبال قاتل واقعی می گردد واز طریق یکی از دوستان پیمانه به نام شهلا متوجه می شودپیمانه با تیرانداز رابطه پنهانی داشته است وقرار بوده بااو ازدواج کند اما تیرانداز که متوجه عدم وفاداری او به خودش می شودازتصمیمش منصرف می گردد ودنبال راهی است که از شر او راحت شود به همبن دلیل بادیدن احسان در فرودگاه نقشه قتل پیمانه را میکشدو همه تقصیرها را به گردن او می اندازد.احسان بافهمیدن موضوع به کمک شهلا وارد منزل تیراندازشده ودرحضور شهلا وساکنین منزل وباتهدید وبزور اسلحه(البته اسلحه غیرواقعی) از تیراندازاعتراف میگیرد.علی رغم فرار تیرانداز پلیس موفق می شود اورا دستگیر کند و به سزای عملش برساند احسان نیز تبرئه می شود وبه کانون گرم خانواده خود در کرمان برمی گردد.
سلام بر محرم، سلام بر عاشورا، سلام بر رهبر همیشگی آزادگان تاریخ، سلام بر حسین بن علی سیدالشهدا(ع) سلام بر برادر یگانه اش پرچمدار بدون دست کربلا، سلام بر علی اکبر اسوه ی جوانان، سلام بر حبیب افتخار سالخوردگان، سلام بر زهیر الگوی مستبصران، سلام بر مسلم و سیمای عابدانه اش، سلام بر زینب که زبان ها و قلم ها در مقابل عظمتش لال و شکسته اند. سلام بر گودال قتلگاه، سلام بر تل زینبیّه، سلام بر علقمه، سلام بر نواهای جانسوز العطش، سلام بر تربت کربلا که سورمه ی چشم ملائک شد، سلام بر پیکرهای افتاده ای که خلعت قیام و اقامه را بر پیکر نماز افکندند، سلام بر نواهای خاموشی که صدای قرآن را در جهان بلند کرد، سلام بر جان های قدسی ای که مطاف ملکوتیان است.